کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز بسکه منتظران چشم در ره یارند

    چو نقش پا همه‌گر خفته‌اند بیدارند

    ز آفتاب قیامت مگوکه اهل وفا

    به یاد آن مژه در سایه‌های دیوارند

    درین بساط‌ که داند چه جلوه پرده درد

    هنوز آینه‌داران به رفع زنگارند

    مرو به عرصهٔ دعوی که گردن‌افرازان

    همه علمکش انگشتهای زنهارند

    ز پیچ و تاب تعلق ‌که رسته است اینجا

    اگر سرندکه یکسر به زبر دستارند

    هوس ز زحمت کس دست برنمی‌دارد

    جهانیان همه یک آرزوی بیمارند

    درین محیط به آیین موجهای‌ گهر

    طبایعی که بهم ساختند هموارند

    نبرد بخت سیه شهرت از سخن‌سنجان

    که زیر سرمه چو خط نالهٔ شب تارند

    به خاک قافله‌ها سینه‌مال می‌گذرند

    چو سایه هیچ متاعان عجب‌ گرانبارند

    ز شغل مزرع بی‌حاصلی مگوی و مپرس

    خیال می‌دروند و فسانه می‌کارند

    خموش باش ‌که مرغان آشیانهٔ لاف

    به هر طرف نگری پرگشای منقارند

    ز خودسران تعین عیان نشد بیدل

    جز اینکه چون تل برف آبگینه‌کهسارند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha