کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    درشت‌خو سخنش عافیت ثمر نبود

    صدای تار رگ سنگ جز شرر نبود

    هجوم حادثه با صاف دل چه خواهدکرد

    ز سیل خانهٔ آیینه را خطر نبود

    غبار وحشت ما از سراغ مستغنی‌ست

    به رفتن نگه از نقش پا اثر نبود

    به عالمی که ادب محو بی‌نشانیهاست

    هوس اگر همه عنقاست نامه‌بر نبود

    به‌ کارگاه تآمل همان دل است نفس

    گره به رشتهٔ‌ کارم‌ کم از گهر نبود

    ز بخت شکوه ندارم‌ که نخل شمع مرا

    بهار سوختنی هست اگر ثمر نبود

    به رنگ ریگ روان رهنورد سودا را

    به غیر آبلهٔ پا گل سفر نبود

    در این محیط که هر قطره نقد باختن است

    خوش آن حباب ‌که آهیش در جگر نبود

    مخواه رنگ حلاوت زگفتگو بیدل

    نیی‌ که ناله ‌کند قابل شکر نبود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha