کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    روزی‌ که عشق رنگ جهان نقش بسته بود

    تقدیر، نوک خامهٔ صنعت شکسته بود

    عیش و غمی که نوبر باغ تجدد است

    چندین هزار مرتبه ازیاد جسته بود

    خاک تلاش‌ کرد به سر، خلق بی‌تمیز

    ورنه غبار وادی مطلب نشسته بود

    این اجتماع وهم بهار دگر نداشت

    رنگ پریدهٔ گل تحقیق دسته بود

    ربط‌ کلام خلق نشد کوک اتفاق

    تاری‌ که داشت ساز تعین ‌گسسته بود

    عمری‌ست پاس وضع قناعت وبال ماست

    وارستگی هم از غم دنیا نرسته بود

    کس جان به در نبرد زآفات ما و من

    سرها فکنده دم تیغ دو دسته بود

    دیدیم عرض قافلهٔ اعتبارها

    جمعیتی که داشت همین بار بسته بود

    بیدل نه رنگ بود و نه بویی در چمن

    رسواییی به چهره عبرت نشسته بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha