کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    میل هوس ز عافیتم فرد می‌کند

    گر بشکنم‌کلاه‌، دلم درد می‌کند

    تسلیم تحفه‌ای‌ست‌ که طبعم بر اهل ذوق

    چو میوهٔ رسیده ره‌آورد می‌کند

    خال زباد تختهٔ خاک اختراع‌ کیست

    دل را خیال مهرهٔ این نرد می‌کند

    پر در تلاش خرمی این چمن مباش

    افراط آب چهرهٔ گل زرد می‌کند

    رم می‌خورد ز سایهٔ غیرت فسردگی

    تمثال مرد آینه را مرد می‌کند

    از می حذر کنید که این دشمن حیا

    کاری که از ادب نتوان کرد می‌کند

    چینی علاج تشنگی حرص جاه نیست

    آب سفال دل ز هوس سرد می‌کند

    زنگار اگرنه پردهٔ ناموس راز اوست

    آیینه را خیال که شبگرد می‌کند

    عزم فنا به شیشهٔ ساعت نهفته‌ایم

    بیدل به پرده رفتن ماگرد می‌کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha