کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حق‌مشربان دمی که به تحقیق رو کنند

    خود را ز خود برند به جایی ‌که او کنند

    بر دوش غیر تکیه ز دردی‌کشان خط‌است

    دستی مگر به گردن خود چون سبو کنند

    مشتاق جلوهٔ تو ندارد دماغ گل

    اینجا دل شکسته به یاد تو بو کنند

    زین گلستان به سیر خزان نیز قانعیم

    رنگ شکسته کاش به ما روبرو کنند

    مضمون تازه بی‌نقط انتخاب نیست

    هرجا دلی بود گرو زلف او کنند

    پر سرکش است حسن‌، همان به ‌که بیدلان

    آیینه‌داری دل بی‌آرزو کنند

    ای خرمنت هوا نشوی غرهٔ نفس

    زین ریشه‌ها که سیر خزان در نمو کنند

    حیرت متاع‌گرمی بازار وهم باش

    یکسوست آنچه در نظرت چارسو کنند

    تا حشر روسیاهی داغ‌ خجالت است

    مردان ‌دمی که چون سپر از پشت رو کنند

    تمثال عافیت نکندگرد ازبن بساط

    آیینه‌ها مگر به شکستن غلو کنند

    آسوده زی‌ که اهل فنا پیش از انتقام

    از وضع خویش خاک به چشم عدو کنند

    بید‌ل چو تار ساز جهانگیر شهرتند

    در پرده هم‌گر اهل سخن‌گفتگوکنند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha