کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جمعی‌ که با قناعت جاوید خو کنند

    خود را چوگوهر انجمن آبروکنند

    حیرت زبان شوخی اسرار ما بس است

    آیینه‌مشربان به نگه گفتگوکنند

    محجوب پردهٔ عدمی بی‌حضور دل

    پیدا شوی‌گر آینه‌ات روبروکنند

    آنجاکه عشق خلعت رسوایی آورد

    پیراهنی که چاک ندارد رفو کنند

    لب‌تشنهٔ هوای ترا محرمان راز

    چون نی به جای آب نفس درگلوکنند

    نقش خیال و خامهٔ نقاش مشکل‌ست

    ما را مگر به فکر میان تو مو کنند

    آیینه است‌،‌گاه خطا، رنگ اهل شرم

    بی‌دستگاه شامه گل چشم بوکنند

    شوخی به سیر عالم ما ره نمی‌برد

    چشمی مگر در آبلهٔ پا فروکنند

    آن نامقیدان‌ که در اثبات مطلقند

    آب نرفته را زتوهم به جوکنند

    در بحرکاینات که صحرای نیستی‌ست

    حاصل تیممی است به هرجا وضوکنند

    بیدل دماغ نشئه ندارد گدای عشق

    گرنه فلک گداخته در یک کدو کنند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha