کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شب‌که از شوق توپروازم بهار آهنگ بود

    استخوان هم در تنم چون‌شمع‌ مغز رنگ بود

    خواب راحت باخت دل آخر به افسون صفا

    داشت مژگانی بهم آیینه تا در زنگ بود

    در جهان بی‌تمیزی صلح هم موجود نیست

    صبروکوشش را تامل عرصه‌گاه جنگ بود

    نقد راحت می‌شماردگرد از خود رفتنم

    همچو آتش بستر نازم شکست رنگ بود

    اشک از لغزیدنی بر دوش صد مژگان‌گذشت

    قطع چندین جاده پا انداز عذر لنگ بود

    تیره‌بختی سرمهٔ کام و زبان کس مباد

    چنگ‌گیسو هم به چندین تار بی‌آهنگ بود

    شوخی مژگانت از خواب‌ گران سر برتداشت

    پنجهٔ این ظالم بیباک زبر سنگ بود

    بلبل ما را همین پرواز عبرت غنچه نیست

    ناله هم منقار شد از بسکه‌ گلشن تنگ بود

    مرده‌ام اما خجالت از مزارم می‌دمد

    دور از آن در خاک‌گشتن هم غبار ننگ بود

    قید دل بیدل نفس را هرزه‌سنج وهم‌کرد

    شوخی ناز پری در شیشه پر بی‌سنگ بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha