کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سجدهٔ خاک درت هرکه تمنایش بود

    هر کجا سود قدم بر سر من پایش بود

    علم همت عشاق نگونی نکشد

    خاکشان پی سپر قامت رعنایش بود

    موج را هرزه‌دویها ز گهر دور انداخت

    آبرو در قدم آبله‌فرسایش بود

    دل تغافل زد از آگاهی و ما آب شدیم

    انفعال همه کس شوخی تنهایش بود

    وصل حسنی به رخش آب زد آیینهٔ شرم

    وضع آغوش تو صفر عرق افزایش بود

    داغ شد حیرت و زان جلوه به رنگی نرسید

    چه توان‌کرد پس پرده تماشایش بود

    عمر چون شهرت عنقا به غم شبهه‌گذشت

    کس نشد محرم اسمی که مسمایش بود

    آه یک داغ پیامی به دل ما نرساند

    قاصد شمع به مطلب همه اعضایش بود

    دوری مقصد یی باختهٔ یکدگربم

    هرکه دی محو شد امروزتو فردایش بود

    کردم از هرکه درس خانه سراغ تحقیق

    گفت از آمدنت پیش همین جایش بود

    بیدل از بزم هوس سیر ندامت‌کردیم

    سودن دست بهم قلقل مینایش بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha