کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بلا‌کشان محبت‌ گل چه نیرنگند

    شکسته‌اند به رنگی‌ که عالم رنگند

    چه شیشه و چه پری خانه‌زاد حیرت ماست

    به آرمیدگی دل‌که بیخودان سنگند

    ز عیب‌پوی ابنای روزگار مپرس

    یکی‌گر آینه پرداخت دیگران زنگند

    فریب صلح مخور ازگشاده‌رویی خلق

    که تنگ حوصلیگیهای عرصهٔ جنگند

    به وادیی ‌که طلب نارسای مفصد اوست

    بهوش باش ‌که منزل‌ رسیدن لنگند

    نوای پرده ی بیتابی نفس این است

    که عافیت‌طلبان سخت غفلت آهنگند

    تو هر شکست‌ که خواهی به دوش ما بربند

    وفا سرشته حریفان طبیعت رنگند

    ز وهم بر سر مینای خود چه می‌لرزی

    شنو ز شیشه‌گران در شکستن سنگند

    به بستن مژه انجام‌کار شد معلوم

    که آب آینه‌ها جمله طعمهٔ زنگند

    حباب نیم‌نفس با نفس نمی‌سازد

    ز خود تهی‌شدگان بر خود اینقدر تنگند

    ز خلق آنهمه بیگانه نیستی بیدل

    تو هرزه‌فکری و این قوم عالم بنگند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha