کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از چه دعوی شمعها گردن به بالا می‌کشند

    بر هوا حیف است چشمی کز ته پا می‌کشند

    شبهه نتوان‌کرد رفع ازکارگاه عمر و وزید

    روزگاری شد که از ما نام ما وامی‌کشند

    معنی ما بی‌عبارت لفظ ما بی‌امتیاز

    بوی ‌گل نقشی ز ما پنهان و پیدا می‌کشند

    می‌پرستان از خمار آگاه باید زیستن

    انتقام عشرت امروز ، فردا می‌کشند

    رحم بر قارون‌سرشتان کن که از افسون حرص

    این خران زیر زمین هم بار دنیا می‌کشند

    چون تعلق‌رفت دیگر ذوق آزادی‌ کجاست

    خار پا با شوخی رفتار یکجا می‌کشند

    قانعان ساحل بی‌دست‌پاییهای عجز

    دام ماهی‌ گر کشند از آب دربا می‌کشند

    بس که وقف مشرب اهل قناعت سرخوشی‌ست

    گر همه خمیازهٔ باشد جام صهبا می‌کشند

    خواهد آخر بی‌نفس‌گشتن به عریانی‌کشید

    مدتی شد رشته از پیراهن ما می‌کشند

    گوش مستان آشنای حرف و صوت غیر نیست

    کوه ‌گر نالد همان قلقل ز مینا می‌کشند

    تشنهٔ وصلم به آن حسرت‌ که نقاشان صنع

    گر کشند از پرده تصویرم زبانها می کشند

    ما عبث بیدل به قید بام و در افسرده‌ایم

    خانمانها نیز رخت خود به صحرا می‌کشند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha