کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کلاه هرکه فلک بر سماک می‌فکند

    سرش چو آبله آخر به خاک می فکند

    به‌ گم شدن چو نگین بی‌نیاز شهرت باش

    که ناز نام تو را در مغاک می‌فکند

    چو صبح تا ز گریبان سری برون آری

    زمانه رخت‌ تو بر دوش‌ چاک می‌فکند

    به‌ کارگاه تعین‌ که «‌لاشریک له‌» است

    خلل اگر فکند اشتراک می‌فکند

    ز جوش‌ گریهٔ مستانه‌ای‌ که دارد ابر

    چه‌ شیشه‌ها که نه‌ در پای‌ تاک می‌فکند

    ز امتلا مپسندید خواری نعمت

    که شاخ میوه‌ ز سیری به خاک می‌فکند

    عرق‌ که جبههٔ‌ تسلیم‌ سرفکندهٔ اوست

    گره به رشتهٔ ما شرمناک می‌فکند

    رهت‌ گل است به آهستگی قدم بردار

    که جهد لکه به دامان پاک می‌فکند

    ز عاجزی در اقبال امن زن بیدل

    که طاقتت به جهان هلاک می‌فکند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha