کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مصوران به هزار انفعال پیوستند

    که طرهٔ تو کشیدند و خامه نشکستند

    ز جهل نسبت قد تو می‌کنند به سرو

    فضول چند که پامال فطرت پستند

    به رنگ عقد گهر وا نمی‌توان کردن

    دلی‌که در خم زلف تواش گره بستند

    ز آفتاب گذشته است مد ابروبت

    کمانکشان زه ناز پر زبردستند

    دماغ‌سوختگان بیش از این وفا نکند

    سپندها به صد آهنگ یک صدا جستند

    ز شام ما مکش ای حسرت انتظار سحر

    به دور ما قدح آفتاب بشکستند

    در این محیط ادب کن ز خودنمایی‌ها

    حباب و موج همان نیستند اگر هستند

    ادب ز مردمک دیده می‌توان آموخت

    که ساکنند اگر هوشیار اگر مستند

    ز وضع شمع خموش این نوا پرافشان است

    که شعله‌ها همه خود را به داغ دل بستند

    به ذوق وحشت آن قوم سوختم بیدل

    که ناله‌وار چو برخاستند، ننشستند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha