کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گذشتگان‌که ز تشویش ما و من رستند

    مقیم عالم نازند هر کجا هستند

    چو اشک شمع شرر مشربان آزادی

    ز چشم خویش چکیدند اگرگهر بستند

    همین نه نالهٔ ما خون شد از نزاکت یأس

    کدام رشته‌کزین پیچ و تاب نگسستند

    عنان‌کشان هوس صنعت نظر دارند

    خدنگ صید جهانند تا ز خود جستند

    به عاشقان همه‌گر منصب‌گهر بخشی

    همان به عرض چکیدن چو اشک تردستند

    نکرده‌اند زیان محرمان سودایت

    اگر ز خویش‌گسستند باکه پیوستند

    چه جلوه‌ای که چو شبنم هواییان گلت

    شدند آب و غبار نگاه نشکستند

    ز ساز عافیت خاک می‌رسد آواز

    که ساکنان ادبگاه نیستی‌، هستند

    کدام موج ندامت خروش طاقت نیست

    شکستگان همه آواز سودن دستند

    در این زمانه سخن محو یأس شد بیدل

    دمید عقدهٔ دل معنیی‌که می‌بستند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha