بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۶۰: گذشتگانکه ز تشویش ما و من رستند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گذشتگان که ز تشویش ما و من رستند مقیم عالم نازند هر کجا هستند چو اشک شمع شرر مشربان آزادی ز چشم خویش چکیدند اگرگهر بستند همین نه نالهٔ ما خون شد از نزاکت یأس کدام رشته کزین پیچ و تاب نگسستند عنان کشان هوس صنعت نظر دارند خدنگ صید جهانند تا ز خود جستند به عاشقان همه گر منصب گهر بخشی همان به عرض چکیدن چو اشک تردستند نکرده اند زیان محرمان سودایت اگر ز خویش گسستند باکه پیوستند چه جلوه ای که چو شبنم هواییان گلت شدند آب و غبار نگاه نشکستند ز ساز عافیت خاک می رسد آواز که ساکنان ادبگاه نیستی ، هستند کدام موج ندامت خروش طاقت نیست شکستگان همه آواز سودن دستند در این زمانه سخن محو یأس شد بیدل دمید عقدهٔ دل معنیی که می بستند بیدل دهلوی