به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
آنها که رنگ خودسری شمع دیدهاند
انگشت زینهار ز گردن کشیدهاند
داغ تحیرمکه نفس مایههای وهم
زپن چار سو امید اقامت خریدهاند
جمعی کزین بساط به وحشت نساختند
چون اشک شمع لغزش رنگ پریدهاند
خلقی به اشتهار جنونهای ساخته
دامن به چین نداده گریبان دریدهاند
گوش و زبان خلق به وضع رباب و چنگ
بسیار گفتگوی سخن کم شنیدهاند
تحقیق را به ظاهر و مظهر چه نسبت است
افسون احولیست که آیینه دیدهاند
مردان ز استقامت و همت به رنگ شمع
از جا نمیروند اگر سر بریدهاند
بر دوش بید مصلحتی داشت بیبری
کز بار سایه نیز ضعیفان خمیدهاند
رنج بقا مکش که نفسهای پر فشان
درگلشن خیال نسیمی وزیدهاند
غم شد طرب ز فرصت هستی که چون حباب
بر طاق عمر شیشه نگونسار چیدهاند
رنگ بهارشرم ز شوخی منزه است
بیدل مصوران عرق می کشیدهاند
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.