به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
لاله و گل چشمک رمز خوان فهمیده اند
زعفرانی هست کاینها بر وفا خندیده اند
زین گلستانم به گوش آواز دردی می رسد
رنگ و بویی نیست اینجا بلبلان نالیدهاند
برغرور فرصت ما تا کجا خندد شباب
آسیاها نیز اینجا رنگ گردانیدهاند
سرنگونی با همه نشو و نما از ما برفت
ناتوانان همچو مو پر منفعل بالیدهاند
به که غلتانی نخواند برگهر افسون ناز
موجها بیتاب بودند این دم آرامیدهاند
خواه برگردون سحر شو خواه در دریا حباب
در ترازوی نفس جز باد کم سنجیدهاند
منکر وضع ندامت غافلست از ساز عیش
دستها اینجا دو برگ گل به هم ساییدهاند
نیست تدبیر وداع درد سر کار کمی
بیتمیزان عقلکامل را جنون نامیدهاند
کل شوی تا دورگردون محرم عدلت کند
جزوها یکسر خط پرگار را کج دیدهاند
از ادب تا یاد آن نرگس نچیند انفعال
خانهٔ بیمار را دارالشفا نامیدهاند
حیرتی را مغتنمگیریدو عشرتها کنید
محرمان از صد بهار رنگ یک گل چیدهاند
پیش هر نقش قدم ما را سجودی بردن است
کاین به خاکافتادگان پای کسی بوسیدهاند
بیادب بی دل به خاک نرگسستان نگذری
شرمناکان با هم آنجا یک مژه خوابیدهاند
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.