کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل به قید جسم از علم یقین بیگانه ماند

    کنج ما را خاک خورد از بسکه در ویرانه ماند

    سبحه آخر از خط زنار سر بیرون نبرد

    درکمند الفت یک ریشه چندین دانه ماند

    در تحیر رفت عمر و جای دل پیدا نشد

    چون ‌کمان حلقه‌، چشم ما به راه خانه ماند

    شور سودای تو از دلهای مشتاقان نرفت

    عالمی زین انجمن بر در زد و دیوانه ماند

    مدتی مجنون ما بر وهم وظن خط می‌کشید

    طرح آن مسطر به یاد لغزش مستانه ماند

    در خراباتی که از شرم نگاهت دم زدند

    شورمستی خول شد وسربرخط پیمانه ماند

    ساز عمر رفته جز افسوس آهنگی نداشت

    زان همه خوابی‌که من دیدم همین افسانه ماند

    شوخ ‌چشمان را ادب در خلوت دل ره نداد

    حلقه‌ها بیرون در زین وضع ‌گستاخانه ماند

    دل فسرد و آرزوها در کنارش داغ شد

    بر مزار شمع جای ‌گل پر پروانه ماند

    آخرکارم نفس در عالم تدبیر سوخت

    هرسر مویی‌که من تک می‌زدم در شانه ماند

    حال من بیدل نمی‌ارزد به استقبال وهم

    صورت امروز خود دیدم غم فردا نماند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha