کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صفا داغ‌ کدورت‌ گشت سامان من و ما شد

    به سر خاکی فشاند آیینه کاین تمثال پیدا شد

    زیارتگاه حسنم کرد فیض محوگردیدن

    ز قید نقش رستم خانهٔ آیینه پیدا شد

    ز فکر خود گذشتم مشرب ایجاد جنون گشتم

    گریبان تأمل صرف دامن‌گشت صحرا شد

    چراغ برق تحقیقی نمی‌باشد درین وادی

    سیاهی‌کرد اینجا گر همه خورشید پیدا شد

    ز تمثال فنا تصویر صبح آواز می‌آید

    که در آیینهٔ وضع جهان نتوان خودآرا شد

    ز یمن عافیت دور است ترک وضع خاموشی

    زبان بال تپشها زد اگر یک حرف گویا شد

    به قدر ناز معشوق‌ست سعی همت عاشق

    نگاه ما بلندی کرد تا سرو تو رعنا شد

    دماغ درد دل داری مهیای تپیدن شو

    به گوش عافیت نتوان حریف نالهٔ ما شد

    عروجم بی‌نشانی بود لیک از پستی همت

    شرار من فسردن در گره بست و ثریا شد

    سر و برگ تعلق در ندامت باختم بیدل

    جهان را سودن دستم پر پرواز عنقا شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha