کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلدار مقیم دل ما شد چه بجا شد

    جایش به همین آینه واشد چه بجا شد

    اسرار دهانش به جنون زد ز تبسم

    آن ‌پیرهن وهم‌قبا شد چه بجا شد

    گرد نفسی چند که در سینه شکستیم

    تعمیر دل یأس بنا شد چه بجا شد

    آن ناله‌ که صد صور قیامت به نفس داشت

    پیش نگهت سرمه‌نوا شد چه بجا شد

    چون سرو علم ‌کرد مرا بی‌بری من

    دست تهی انگشت‌نما شد چه بجا شد

    احسان و کرم گرچه ندارد غم تمییز

    آن لطف‌که در کار گدا شد چه بجا شد

    دل قطره ی اشکی شد و غلتید به پایت

    این خون شده همچشم حنا شد چه بجا شد

    از کسب صفا شد به دلم‌ کشف معانی

    آیینه‌ام اندیشه‌نما شد چه بجا شد

    زلفش‌ که به خورشید فشاندی سر دامان

    ازسرکشی خویش دوتا شد چه بجا شد

    با روی توگل لاف طراوت زد ازآنرو

    پامال ره باد صبا شد چه بجا شد

    در ساده‌دلی عرض تمنای تو دادیم

    بی‌مطلبی اندبشه ‌نما شد چه بجا شد

    عمری به هوا شبنم ما هرزه‌دوی‌کرد

    آخر ز حیا آبله‌پا شد چه بجا شد

    آن چشم‌ که بستیم ز نظاره ی امکان

    امروز به دیدار تو واشد چه بجا شد

    دل می‌تپد امروز به امید وصالت

    در خانهٔ ایینه هوا شد چه بجا شد

    در گرد سحر جوهر پرواز هوا بود

    بیدل‌ نفس آیینهٔ ما شد چه بجا شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha