کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بازم از شرم سجود امشب عرق بیتاب شد

    لآستان او به یاد آمد جبیبم آب شد

    تا قیامت بر‌نمی‌آیم ز شرم ناکسی

    داشتم گرد سرش گردیدنی گرداب شد

    عجز بردیم و قبول بار رحمت بافتیم

    آنچه اینجا کاسد ما بود آنجا باب شد

    حرص پهلوها تهی‌کرد ازحضور بوریا

    در خیال‌خوب مخمل عالمی بیخواب شد

    آنقدرها نیست این پست و بلند اعتبار

    صنع‌ تصحیفی است‌ گر بواب ما نواب شد

    تا قوا سستی ندارد این تعلقها بجاست

    با گسستن بست‌ پیمان رشته چون بیتاب شد

    گر گذشتن شد بقین بگذر ز تدبیر جسد

    فکرکشتی چیست هرگاه آبها پایاب شد

    دانه مهری بود بر طومار وهم شاخ و برک

    دل ز جمعیت‌گذشت و عالم اسباب شد

    زندگی‌ گر عبرت‌ آهنگ همین ‌شور و شر است

    چون نفس نتوان به ساز ما و من مضراب شد

    خاک گردیدبم اما رمز دل نشکافتیم

    در پی این دانه چندین آسیا بی‌آب شد

    جستجوی رفتگان سر بر هوا کردیم حیف

    پیش ما بود آنچه ما را در نظر ناباب شد

    قامتت خم‌گشت بیدل ناگزیر سجده باش

    ناتوانی هر کجا بی‌پرده شد محراب شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha