کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مکتوب مقصد ما از بیکسی فغان شد

    قاصد نشد میسر دل خون شد و روان شد

    دل بی‌رخ تو هیهات با ناله رفت در خاک

    واسوخت این سپندان چندانکه سرمه‌دان شد

    کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

    این پنبه بسکه بر خود پیچید ریسمان شد

    تا حشر بال اعمال باید کشید بر دوش

    این یک نفس بضاعت صد ناقه‌کاروان شد

    شمع بساط ما را در کارگاه تسلیم

    هرچند عزم پا بود روسوی آسمان شد

    تشویش روزی آخر نگذاشت دامن ما

    گندم قفای آدم از بس دوید نان شد

    کسب وکمال در خلق پر آبرو ندارد

    بر دوش بحر آخر موج گهرگران شد

    جمعیت عدم را ازکف نمی‌توان داد

    دریاد بیضه باید مشغول آشیان شد

    دل در خیال دیدار آیینه خانه‌ای داشت

    تا بر ورق زد آتش طاووس پرفشان شد

    از الفت رفیقان با بیکسی بسازید

    کس همعنان‌کس نیست از مرگ امتحان شد

    از عجز ما مگویید از حال ما مپرسید

    هرچند جمله باشیم چیزی نمی‌توان شد

    بیدل نداد تحقیق از شخص ما نشانی

    باری به عرض تمثال آیینه مهربان شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha