به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
پیر گردیدم و هستی سبب ننگ نشد
چونکمان، خانهٔ بیبام و درم تنگ نشد
الفت دل نه همین حایل عزم نفس است
آبله پای که بوسید که او لنگ نشد
بیصفا محرمی خویش چه امکان دارد
سنگ تا شیشه نشد آینهٔ سنگ نشد
بیخبرسوخت نفس ورنه درین مکتب وهم
صفحهای نیستکز آتش زدن ارژنگ نشد
دل هر ذره به صد چشم تماشا جوشید
دهر طاووس شد و محرم نیرنگ نشد
صوف و اطلس ز کجا پینه بر اندام تو دوخت
بر هوس جامهٔ عریانی اگر تنگ نشد
شبنم صبح دلیل است که در عالم رنگ
تا نفس آب نشد آینه بیزنگ نشد
گوش بر زمزمهٔ ساز سپندیم همه
داغ شد محفل و یک نغمه به آهنگ نشد
درگریبان عدم نیز رهی داشت خیال
آه ازبینفسیها نی ما چنگ نشد
هرچه یوشید جهان، غیرکفن، یمن نداشت
ماتمی بود لباسی که به این رنگ نشد
با خیالات بجوشیدکه در مزرع وهم
بنگ کم نیست چه شد بیدل اگر دنگ نشد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.