کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بار ما عمری‌ست دوش چشم حیران می‌کشد

    محمل‌اجزای ما چون شمع مژگان می‌کشد

    ناتوانان مغتنم دارید وضع عاجزی

    کزغرورطاقت آسودن به جولان می‌کشد

    ما ضعیفان آنقدرها زحمت یاران نه‌ا‌یم

    سایه باری دارد اما هرکس آسان می‌کشد

    هیچکس ‌در مزرع امکان قناعت‌پیشه نیست

    گر همه گندم بود خمیازهٔ نان می‌کشد

    صلح و جنگ‌ عرصهٔ ‌غفلت تماشاکردنی‌ست

    تیر در کیش‌ است و خلق‌ از سینه‌ پیکان‌ می‌کشد

    دوری انس است استعداد لذتهای خلق

    طفل می‌برد ز شیر آن‌دم‌که دندان می‌کشد

    التفات رنگ امکان یکقلم آلودگی‌ست

    مفت نقاشی‌کزین تصویر دامان می‌کشد

    وحشت‌ آهنگی ز فکر خویش بیرون آ، که شمع‌

    پا ز دامن تاکشد سر از گریبان می‌کشد

    محو او را هر سر مو یک جهان بالیدن است

    گاه حیرت داغم از قدی که مژگان می‌کشد

    می‌روم از خویش و جز حیرت دلیل‌جهد نیست

    وحشتم در خانه ی آیینه میدان می کشد

    جسم‌گرشد خاک بیدل رفع اوهام دویی‌ست

    شخص از آیینه‌گم‌کردن چه نقصان می‌کشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha