کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حرص اگر بر عطش غلو دارد

    شرم آبی دگر به جو دارد

    گوشهٔ دامن قناعت گیر

    خاک این وادی آبرو دارد

    خار خار خیال پوچ بلاست

    آه زان دل که آرزو دارد

    نیست این بحر بی شنای حباب

    سر بی‌مغز هم‌کدو دارد

    رنگ گل بی ‌تو بی ‌دماغم کرد

    خون این زخم تازه بو دارد

    دست می‌باید از جهان شستن

    رفع آلایش این وضو دارد

    ساز اقبال بی شکستی نیست

    چیستی اعتبار مو دارد

    بی‌رواج جهان عنصری‌ایم

    جنس ما گرد چارسو دارد

    اوج بنیاد ما ، نگونساری‌ست

    موی سر، سوی خاک رو، دارد

    از نفس رست و رفت به باد

    ریشهٔ ما همین نمو دارد

    برکه نالد نیاز ما یارب

    دادرس پر به ناز خو دارد

    خاک ناگشته پاک نتوان شد

    زاهدان‌! آب هم وضو دارد

    هرکجاییم زین چمن دوریم

    ما و من رنگ و بوی و دارد

    بیدل این‌حرف و صوت چیزی‌نیست

    خامشی معنی مگو دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha