کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پیری‌ام آخر می و پیمانه برد

    باد سحر شمع ز کاشانه برد

    دیده سیاهی ز گل و لاله چید

    کوش‌گرانی ز هر افسانه برد

    شمع جنون آبله‌پا کرده‌ گم

    سر به هوا لغزش مستانه برد

    کشمکش ازسعی نفس قطع شد

    اره خودآرایی دندانه برد

    یاد خطش‌کردم و دل باختم

    سایهٔ مور از کف من دانه برد

    هرکه در این انجمن حرص وگد

    ساخت به خودگنج به ویرانه برد

    حسرت دیدار گریبان درید

    آینهٔ ما همه جا شانه برد

    خواندن اسرار وفا مشکل است

    مهر شد آن نامه‌که پروانه برد

    در دل ما ذوق تماشا نماند

    آه‌کسی آینه زین خانه برد

    قاصد دلبر جگرم داغ‌ کرد

    نامهٔ من ناله شد اما نه برد

    وقت جنون خوش‌که غم خانمان

    یک دو دم از بیدل دیوانه برد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha