به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
به این ضعفی که جسم زارم از بستر نمیخیزد
اگر بر خاک میافتد نگاهم برنمیخیزد
غبار ناتوانم با ضعیفی بستهام عهدی
همهگر تا فلک بالم سرم زین در نمیخیزد
نفسعمریستاز دلمیکشد دامنچهنازست این
غبار از سنگ اگر خیزد به این لنگر نمیخیزد
به وحشت دیدهام جون شمع تدبیر گران خوابی
کزین محفل قدم تا برندارم سر نمیخیزد
فسردن سخت غمخواریست بیمار تعین را
قیامت گر دمد موج از سرگوهر نمیخیزد
به درویشی غنیمت دار عیش بیکلاهی را
که غیر از درد دوش وگردن از افسر نمیخیزد
چنین در بستر خنثی که خوابانید عالم را
کهگردی هم به نام مرد ازین کشور نمیخیزد
ز شور مجمع امکان به بیمغزی قناعتکن
که چون دف جز صدای پوست زین چنبر نمیخیزد
ازین همصحبتان قطع تمنای وفا کردم
خوشم کز پهلوی من پهلوی لاغر نمیخیزد
ز شرم ما و من دارم بهشتی در نظرکانخا
جبین گر بیعرقشد موجش ازکوثر نمیخیزد
خطی بر صفحهٔامکانکشیدم ای هوس بس کن
ز چین دامن ما صورت دیگر نمیخیزد
به مردن نیز غرق انفعال هستیام بیدل
ز خاکم تا غباری هست آب از سر نمیخیزد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.