کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خرد به عشق‌ کند حیله‌ساز جنگ و گریزد

    چو حیز تیغ حریف آورد به چنگ و گریزد

    به ننگ مرد ازین بیشتر گمان نتوان برد

    قیامتی ‌که بزه باشدش خدنگ و گریزد

    نگارخانهٔ امکان به و‌حشتی‌ست که گردون

    کشند زره‌رزوشبش صورت پلنگ وگریزد

    کنار امن مجویید از آن محیط که موجش

    ز جیب خود به ‌در آرد سر نهنگ و گریزد

    ازین قلمرو حیرت چه ممکن است رهایی

    مگر کسی قدم انشا کند ز رنگ و گریزد

    ز انس طرف نبستم به قید عالم صورت

    چو مؤمنی ‌که دلش ‌گیرد از فرنگ وگریزد

    دل رمیدهٔ عاشق بهانه‌جوست به رنگی

    که شیشه‌گر شکنی بشنود ترنگ و گریزد

    سپندوار فتاده‌ست عمر نعل در آتش

    بهوش باش مبادا زند شلنگ و گریزد

    کدام سیل نهاده‌ست روم به خانهٔ چشمم

    که اشک آبله بندد به پای لنگ و گریزد

    رمیدنی‌ست ز شور زمانه رو به قفایم

    چو کودکی‌ که سگی را زند به سنگ و گریزد

    مخوان به موج ‌گهر قصهٔ تعلق بیدل

    مباد چون نفس از دل شود به تنگ و گریزد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha