بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۴۵: خرد به عشق کند حیلهساز جنگ و گریزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خرد به عشق کند حیله ساز جنگ و گریزد چو حیز تیغ حریف آورد به چنگ و گریزد به ننگ مرد ازین بیشتر گمان نتوان برد قیامتی که بزه باشدش خدنگ و گریزد نگارخانهٔ امکان به و حشتی ست که گردون کشند زره رزوشبش صورت پلنگ وگریزد کنار امن مجویید از آن محیط که موجش ز جیب خود به در آرد سر نهنگ و گریزد ازین قلمرو حیرت چه ممکن است رهایی مگر کسی قدم انشا کند ز رنگ و گریزد ز انس طرف نبستم به قید عالم صورت چو مؤمنی که دلش گیرد از فرنگ وگریزد دل رمیدهٔ عاشق بهانه جوست به رنگی که شیشه گر شکنی بشنود ترنگ و گریزد سپندوار فتاده ست عمر نعل در آتش بهوش باش مبادا زند شلنگ و گریزد کدام سیل نهاده ست روم به خانهٔ چشمم که اشک آبله بندد به پای لنگ و گریزد رمیدنی ست ز شور زمانه رو به قفایم چو کودکی که سگی را زند به سنگ و گریزد مخوان به موج گهر قصهٔ تعلق بیدل مباد چون نفس از دل شود به تنگ و گریزد بیدل دهلوی