کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زین گلستان که گلش رنگ ندامت دارد

    شبنمی نیست که ‌بی‌دیدهٔ تر می‌گذرد

    از نفس چند پی قافلهٔ دل‌گیریم

    سنگ عمریست‌که بردوش شرر می‌گذرد

    دام دل نیست به جز دیده ‌که مینای شراب

    از سر جام به صد خون جگر می‌گذرد

    رغبت جاه چه و نفرت اسباب‌ کدام

    زین هوسها بگذر یا مگذر می‌گذرد

    انجمن در قدمی‌، هرزه به هر سو مخرام

    هرکجا پا فشرد شمع ز سر می‌گذرد

    عشق شد منفعل از طینت بیحاصل ما

    برق از این مزرعهٔ سوخته‌تر می‌گذرد

    خودنمایی چقدر زحمت دل خواهد داد

    آخر این جلوه‌ات از آینه درمی‌گذرد

    همچو تصویر به آغوش ادب ساخته‌ایم

    عمر پرواز ضعیفان ته پر می‌گذرد

    بیدل ما به وداع تو چرا خون نشود

    عرق از روی تو با دیدهٔ تر می‌گذرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha