کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    وداع عمر چمن‌ساز اعتبارم کرد

    سحر دماندن پیری سمن بهارم‌ کرد

    به رنگ دیدهٔ یعقوب حیرتی دارم

    که می‌توان نمک خوان انتظارم‌ کرد

    تعلق نفسم سوخت تا کجا نالم

    غبار وهم گران گشت و کوهسارم‌ کرد

    دل ستم‌زده صد جا غم تظلم برد

    شکست آینه با عالمی دچارم‌ کرد

    غبار می‌دمد از خاک من قدح در دست

    نگاه مست که سیر سر مزارم‌ کرد

    به نیم چشم زدن قطع شد وجود و عدم

    گذشتگی چقدر تیغ آبدارم‌ کرد

    نهفته داشت قضا سرنوشت مستی من

    نم عرق ز جبین شیشه آشکارم ‌کرد

    کنون ز خود مژه بندم ‌که عبرت هستی

    غبار هر دو جهان بر نگاه بارم‌کرد

    امید روز جزا زحمت خیال مباد

    می نخورده در این انجمن خمارم کرد

    چو شمع چاره ندارم ز سوختن بیدل

    وفا گلی به سرم زد که داغدارم‌ کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha