کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گرد مرا تحیّر، صبح جنون سبق ‌کرد

    دستی نداشت طاقت‌، جیبم چنین‌ که شق‌ کرد

    دل تشنهٔ جنونهاست از وهم و ظن مپرسید

    زین دست مشق بسیار مجنون بر این ورق ‌کرد

    پیداست شغل زاهد، وقت دگر چه باشد

    سرها به یکدگرکوفت هرگه‌که یاد حق‌کرد

    دل با کمال تحقیق از شبهه‌ام نپرداخت

    آیینه ساخت امّا پرداز بی‌نسق کرد

    زبن باغ تا دمیدم جز خون دل نچیدم

    گلگون قبای نازی صبح مرا شفق‌کرد

    از انفعالم آخر شستند دست قاتل

    خونم روان نگردید رنگ حنا عرق‌کرد

    مهمان این بساطیم اما چه سود بیدل

    دیدار نعمتی بود آیینه در طبق کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha