بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۹۲: گرد مرا تحیّر، صبح جنون سبق کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گرد مرا تحیّر، صبح جنون سبق کرد دستی نداشت طاقت ، جیبم چنین که شق کرد دل تشنهٔ جنونهاست از وهم و ظن مپرسید زین دست مشق بسیار مجنون بر این ورق کرد پیداست شغل زاهد، وقت دگر چه باشد سرها به یکدگرکوفت هرگه که یاد حق کرد دل با کمال تحقیق از شبهه ام نپرداخت آیینه ساخت امّا پرداز بی نسق کرد زبن باغ تا دمیدم جز خون دل نچیدم گلگون قبای نازی صبح مرا شفق کرد از انفعالم آخر شستند دست قاتل خونم روان نگردید رنگ حنا عرق کرد مهمان این بساطیم اما چه سود بیدل دیدار نعمتی بود آیینه در طبق کرد بیدل دهلوی