بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۷۳: زین گلستان که گلش رنگ ندامت دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زین گلستان که گلش رنگ ندامت دارد شبنمی نیست که بی دیدهٔ تر می گذرد از نفس چند پی قافلهٔ دل گیریم سنگ عمریست که بردوش شرر می گذرد دام دل نیست به جز دیده که مینای شراب از سر جام به صد خون جگر می گذرد رغبت جاه چه و نفرت اسباب کدام زین هوسها بگذر یا مگذر می گذرد انجمن در قدمی ، هرزه به هر سو مخرام هرکجا پا فشرد شمع ز سر می گذرد عشق شد منفعل از طینت بیحاصل ما برق از این مزرعهٔ سوخته تر می گذرد خودنمایی چقدر زحمت دل خواهد داد آخر این جلوه ات از آینه درمی گذرد همچو تصویر به آغوش ادب ساخته ایم عمر پرواز ضعیفان ته پر می گذرد بیدل ما به وداع تو چرا خون نشود عرق از روی تو با دیدهٔ تر می گذرد بیدل دهلوی