کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نقشم‌کسی از سعی چه فرهنگ برآرد

    نقاش مگر از صدفش رنگ برآرد

    عمری‌ست که با کلفت دل می‌روم از خویش

    خود را چه‌قدر آینه با زنگ برآرد

    صد شام ابد طی شد و صد صبح ازل رفت

    تا یاس زخویشم دو سه فرسنگ برآرد

    پهلو خور هنگامهٔ صحبت نتوان زیست

    زبن انجمنم‌کاش دل تنک برآرد

    در رهن خلشهای نفس فرصت هستی است

    تیرتوکس از دل به چه آهنگ برآرد

    تفریح دماغ تو و من درخور وهم است

    زبن نسخه محال است‌کسی بنگ برآرد

    با دامن اگر عیب تک و تاز نپوشی

    عجز تو چه خارا از قدم لنگ برآرد

    زین بار که من می‌کشم از کلفت هستی

    سنگینی نامم ز نگین سنگ برآرد

    آیینهٔ او محرمی وصل ندارد

    حیرانی از این بیش که را دنگ برآرد؟

    آه این دل مایوس نشاطم نپسندید

    کو غنچه که واگردد و گلرنگ برآرد

    بیدل‌، به‌کف خاک‌، قناعت کن و خوش باش

    تا گرد هوا گیر تو اورنگ برآرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha