بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۵۰: نقشمکسی از سعی چه فرهنگ برآرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نقشم کسی از سعی چه فرهنگ برآرد نقاش مگر از صدفش رنگ برآرد عمری ست که با کلفت دل می روم از خویش خود را چه قدر آینه با زنگ برآرد صد شام ابد طی شد و صد صبح ازل رفت تا یاس زخویشم دو سه فرسنگ برآرد پهلو خور هنگامهٔ صحبت نتوان زیست زبن انجمنم کاش دل تنک برآرد در رهن خلشهای نفس فرصت هستی است تیرتوکس از دل به چه آهنگ برآرد تفریح دماغ تو و من درخور وهم است زبن نسخه محال است کسی بنگ برآرد با دامن اگر عیب تک و تاز نپوشی عجز تو چه خارا از قدم لنگ برآرد زین بار که من می کشم از کلفت هستی سنگینی نامم ز نگین سنگ برآرد آیینهٔ او محرمی وصل ندارد حیرانی از این بیش که را دنگ برآرد؟ آه این دل مایوس نشاطم نپسندید کو غنچه که واگردد و گلرنگ برآرد بیدل ، به کف خاک ، قناعت کن و خوش باش تا گرد هوا گیر تو اورنگ برآرد بیدل دهلوی