کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خیالت در غبار دل صفاپردازیی دارد

    پری در طبع سنگ افسون میناسازیی دارد

    نمی‌دانم چسان پوشد کسی راز محبت را

    حیا هم با همه اخفا عرق غمازیی دارد

    مژه بگشا وبنیاد هوس تا عشق آتش زن

    چراغ ناز این محفل شررپردازیی دارد

    بیا رنگی بگردانیم مفت فرصت است اینجا

    بهار بیخودی هم یک دو دم‌گلبازیی‌دارد

    اگر از خود روم‌ کو تاب تا رنگی بگردانم

    به آن عجزم‌که با من عجز هم طنازیی‌دارد

    به دشت و در ندیدم از سراغ عافیت‌گردی

    خیال بیدماغ اکنون گریبان‌تازیی دارد

    نقاب‌رنگ هرجا می‌دردآیینه‌دیدار است

    شب حیرت نگاهان‌ خوش ‌سحر پردازیی دارد

    خدا کار بنای دل به ایمان ختم گرداند

    خیال چشم او امشب فرنگ آغازیی دارد

    به افسون نفس مغرور هستی زیستن ‌تا کی

    به هرجا این هوا گل می‌کند ناسازیی دارد

    فلک هرچند عرض ناز اقبالت دهد بیدل

    نخواهی ‌غره شد این حیز پشت‌اندازیی ‌دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha