کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خاکستری نماند ز ما تا هوا برد

    دیگر کسی چه صرفه ز تاراج ما برد

    نقش مراد مفت حریفی کزین بساط

    چون شعله رنگ بازد و داغ وفا برد

    آسوده جبهه‌ای که درین معبد هوس

    چون شمع سجده بر اثر نقش پا برد

    آخر به درد و داغ‌گره‌گشت پیکرم

    صد گوی اشک یک مژه چوگان ‌کجا برد

    سیل بنای موج همان زندگی بس است

    بگذارتا غبار من آب بقا برد

    زبن خاکدان دگر چه برد ناتوان عشق

    خود را مگر هلال به پشت دو تا برد

    محروم دامن تو غبار نیاز من

    صد صبح چاک سینه به دوش هوا برد

    چشمی که از غبار دلش نیست عبرتی

    یارب ‌که التجا به در توتیا برد

    حسن قبول جعوه‌کمین بهانه‌ایست

    کو دل که جای آینه دست دعا برد

    زاهد ز سبحه نعل یقینت در آتش است

    درکعبه راه دیر گرفتی خدا برد

    کو قاصدی که در شکن دام انتظار

    پیغامی از تو آرد و ما را ز ما برد

    هرکس به دیر وکعبه دلیلش بضاعتی است

    بیدل به جز دلی‌که نداردکجا برد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha