کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نفس درازی‌ کس تا به چون و چند نیفتد

    گره خوش است‌ که بیرون این‌ کمند نیفتد

    حیاست آینه‌پرداز اختیار تعلق

    اگر دل آب نگردد نفس به بند نیفتد

    رعونت است‌که چون شمع می‌کشد ته پایت

    به سر نیفتی اگر گردنت بلند نیفتد

    مروت آن همه از چشم زخم نیست‌ گزندش

    اگر به‌گوش حیا نالهٔ سپند نیفتد

    سفاهت است‌کرم بی‌تمیز موقع احسان

    گشاده دست و دل آن به‌که هرزه‌خند نیفتد

    ز فکرکینه ندارد گزیر طینت ظالم

    چه ممکن است حسد در چی‌که‌کند نیفتد

    چو صبح‌ گرد من از دامنت رسیده به اوجی

    که تا ابد اگرش برزمین زنند نیفتد

    مباد کام کسی بی‌نصیب لذت معنی

    تو لب ‌گشا که جهان چون مگس به قند نیفتد

    به خاک راه تو افکنده‌ام دلی که ندارم

    نیاز شرم کن این جنس اگر پسند نیفتد

    گر احتیاج به توفان دهد غبار تو بیدل

    چو صبح به‌ که صدا از نفس بلند نیفتد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha