کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل از نیرنگ آگاهی به چندین پیشه می‌افتد

    گره از دانه چون واشد به دام ریشه می‌افتد

    دو تا شو در خیال او که سعی‌ کوهکن اینجا

    کشد تا صورت شیرین به پای تیشه‌ می‌افتد

    ندارد محفل دیر و حرم پروانه‌ای دیگر

    به‌ هر آتش همان یک شوق حسرت‌پیشه‌ می‌افتد

    ز درد ناقبولیهای اهل دل مشو غافل

    که می هم ناله دارد تا ز چشم شیشه می‌افتد

    ندانم کیست خضر مقصد آوارگیهایم

    که هر جا می‌روم راهم همان در بیشه‌ می‌افتد

    بنای عشق تعمیر هوسها برنمی‌دارد

    نهال شعله‌ گر آبش دهی از ریشه می‌افتد

    به این‌ کلفت نمی‌دانم‌ که بست اجزای مضمونم

    که از یادم گره در رشتهٔ اندیشه می‌افتد

    تحیر بال و پر شد شوخی نظارهٔ ما را

    چو دل آیینه ‌گردد پر تماشا پیشه می‌افتد

    به هر جا نرگست از جیب مستی سر برون آرد

    شکست رنگ صهبا دربنای شیشه می‌افتد

    جهان از پرتو عشقت چراغان شد که هر خاری

    به‌ شمعی می‌رسد، چون آتش اندر بیشه‌ می‌افتد

    چنان در بیستون سینه‌ گرم‌ کاوشم بیدل

    که خون از ناخن من چون شرار از تیشه میا‌فتد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha