کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رنگم نقاب غیرت آن جلوه می‌درد

    فطرت جنون کند که ز بویم اثر برد

    شادم ‌که بی‌ نشانی آثار رنگ و بو

    بیرونم از قلمروتحقیق پرورد

    این چار سو ادبگه سودای نازکیست

    عمری‌ست ضبط آه من آیینه می‌خرد

    خلقی در امل زد و با داغ یأس رفت

    آتش به‌کارگاه فسون خانهٔ خرد

    داغم ز جلوه‌ای که غرور تغافلش

    آیینه‌خانه‌ها کند ایجاد و ننگرد

    هنگامهٔ قبول نفس بسکه تنگ بود

    پا تا سرم چو شمع ز هم خورد دست رد

    نقاش شرم دار ز پرداز انفعال

    تصویرم آن ‌کشد که ز رنگم برآورد

    آیینهٔ خرام بهار است‌ گرد رنگ

    من نقش پا خیال تو هرجا که بگذرد

    طاووس من بهار کمین چه مژده است

    عمری‌ست بال می‌زنم و چشم می‌پرد

    بیدل جواب مطلب عشاق حیرت‌ست

    آنکس ‌که نامه‌ام برد آیینه آورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha