کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    باز بیتابی‌ام احرام چه در می‌بندد

    کز غبارم نفس صبح ‌کمر می‌بندد

    فکر جولان‌ همه تشویش عبارت‌ سازی‌ ست

    فطرت آبله مسضمون دگر می‌بندد

    غیر دل‌ گوشهٔ امنی‌ که توان یافت‌ کجاست

    به چه امید نفس رخت سفر می‌بندد

    عرض‌جوهر ندهی‌، بی‌حسدی‌نیست‌فلک

    ورنه چون آینه دستت به هنرمی‌بندد

    نی دلیل است که این هرزه‌ درایان طلب

    بال و پر ریختن ناله شکر می‌بندد

    ریزش ماده بر اجزای ضعیف است اینجا

    آسمان سنگ به دامان شرر می‌بندد

    وحشت عمرکمین شیفتهٔ فرصت نیست

    صبح از دامن افشانده نظر می‌بندد

    تا به کی قصهٔ مستقبل و ماضی خواندن

    باخبر باش که افسانه نظر می‌بندد

    عجزم از سعی وفا جوهر طاقت‌ گل ‌کرد

    آب درکسوت یاقوت جگر می‌بندد

    کسب‌ جمعیت دل تشنهٔ ضبط نفس است

    تنگی قافیهٔ موج گهر می‌بندد

    شمع این محفلم از داغ دلم نیست‌ گزیر

    آنچه در پا فکنم عجز به سر می‌بندد

    ناله‌ام داغ شد از بی ‌اثریها بیدل

    تیغ چون منفعل افتاد سپر می‌بندد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha