کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آخر سیاهی از سر داغم به‌در نرفت

    زین شب چوموی چینی امید سحر نرفت

    درهستی وعدم همه جا سعی مطلبی است

    از ریشه زیر خاک تلاش ثمر نرفت

    نومید اصل رفت جهانی به ذوق فرع

    تا وضع قطره داشت ز دریاگهر نرفت

    از بسکه تنگ بودگذرگاه اتفاق

    چون سبحه خلق جزبه سریکدگرنرفت

    بر شعله‌ها ز پردهٔ خاکستر است ننگ

    کاوارگی سری‌ست‌که در زیر پر نرفت

    از هیچ جاده منزل عشق آشکار نیست

    فرسود سنگ وپی به سراغ شررنرفت

    درکوچهٔ سلامت دل‌، پا شمرده نه

    زین راه بی‌ادب نفس شیشه‌گر نرفت

    آنجاکه نامهٔ رم فرصت نوشته‌اند

    ما رفته‌ایم قاصد دیگر اگر نرفت

    گرمحرمی‌، به ضبط نفس‌کوش‌کز ادب

    حرف به حق رسیده زلب پیشترنرفت

    زین خاکدان که دامن دلها گرفته است

    خلقی زخویش رفت و به جای دگرنرفت

    بر حرص‌، پشت پا زدم اما چه فایده

    گردی فشانده‌ام که ز دامان تر نرفت

    بیدل ز دل غبار علایق نمی‌رود

    سر سوده شد چو صندل واین دردسر نرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha