کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مباد چشمهٔ شوق مرا فسردن موج

    چو اشک عرض ‌گهر دیده‌ام به دامن موج

    جهان ز وحشت من رنگ امن می‌بازد

    محیط بسمل یأس است ازتپیدن موج

    ادب ز طینت سرکش مجو به آسانی

    خمیده‌است به‌ چندین شکست‌گردن موج

    گشاد کار گهر سخت مشکل است اینجا

    بریده می‌دمد از چنگ بحر ناخن موج

    ز خویش رفته‌ای اندیشهٔ‌ کناری هست

    بغل‌گشاده ز دریا برون دمیدن موج

    فسادها به تحمل صلاح می‌گردد

    سپر ز تیغ‌ کشیده‌ست آرمیدن موج

    زبان به‌ کام‌ کشیدن فسون عزت داشت

    دمیده قطرهٔ ما گوهر از شکستن موج

    چو عجز دست به ‌سررشتهٔ ‌هوس زده‌ایم

    شنیده‌ایم شکن‌پرور است دامن موج

    نفس مسوز به ضبط عنان وحشت عمر

    نیاز برق ز خود رفتنی‌ست خرمن موج

    دماغ سیر محیط من آب شد یارب

    خط شکسته دمد از بیاض‌گردن موج

    خموش بیدل اگر راحت آرزو داری

    که هست‌کم‌نفسی مانع تپیدن موج

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha