به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
بسکه اینگلشن افسردهکدورت رنگ است
نفس غنچهبرآبینهٔ شبنم زنگ است
از تماشاگه حیرت نتوان غافل بود
بزم بیرنگی آیینه سراپا رنگ است
در مشرب زن و از قید مذاهب بگریز
عافیتنیست در آنبزمکه سازشجنگ است
هر طرف موج خیالیست به توفان همدوش
کشتی سبز فلک غرقهٔ آب بنگ است
غرهٔ هرزهدویهای طلب نتوان بود
سر ما سجدهفروشکف پای لنگ است
ثمرکینه دهد مهر به طبع ظالم
آتشاست آنهمه آبیکه نهان در سنگ است
دوری دامن وصل است به خود پیچیدن
غنچهگر واشود از خویشگلش در چنگ است
طلبم تا سرکوی تو به پروازکشید
آب خود را چو بهگلشن برساند رنگ است
وحشتم در قفس بال و پرافشانی نیست
ساز پروانهٔ این بزم شرر آهنگ است
بسکه چون رنگ ز شوقت همهتنپروازیم
خون ما را دم بسمل زچکیدنننگ است
مفت آن قطرهکزین بحرتسلی نخرید
بیتپیدن دو جهان برگهر ما تنگ است
از قدم نیست جدا عشرت مجنون بیدل
شور زنجیر نواسنج هزار آهنگ است
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.