کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حیرتم عمری به امید ندامت شاد داشت

    جان‌کنیها، ریشه‌ای در تیشهٔ فرهاد داشت

    دل به‌کلفت سخت مجبوراست از قسمت مپرس

    آه از آن آیینه‌کز جوش نفس امداد داشت

    بی‌تو در ظلمت سرای جسم‌کی بودی فروغ

    پرتو مهرتو این ویرانه را آباد داشت

    لخت دل را سد راه ناله‌کردن مشکل است

    دست رد از برگ‌گل نتوان به روی باد داشت

    پیش ازآن‌کاندیشهٔ دام و قفس زهزن شود

    طایر ما آشیان در خاطر صیاد داشت

    عالمی بر باد رفت و ریشهٔ عجزم بجاست

    ناتوانی بر مزاجم جوهر فولاد داشت

    آنچه بر دل رفت از یاد برهمن زاده‌ای

    کافرم‌گر هیچ‌کافر این قیامت یاد داشت

    برده‌ام تا جلوه‌ای نقب خرابیهای دل

    این عمارت جای خشت آیینه دربنیاد داشت

    یاد ایامی که در صحرای پرشور جنون

    همچو موج سیل نقش پای من فریاد داشت

    انتخاب‌کلک صنع از حسن خط‌کردیم سیر

    بیت ابرو درازل هرمصرع آن صاد داشت

    یأس مطلب نالهٔ ما را نفس‌فرسا نکرد

    بی‌بری این سرو را از ریشه هم آزاد داشت

    بس‌که پیکان بود بیدل غنچهٔ این‌گلستان

    زهرخند زخم چون‌گل خاطر ما شاد داشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha