کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز بس که معنی مکتوب عشق پیچش داشت

    زبان خامهٔ ما هر چه‌ گفت لغزش داشت

    سحاب مزرعهٔ رنگ ما و من دیدم

    نه‌سن بود نه‌مینا، شکست نازش‌داشت

    هزارگل ز چمن رفت و باز برگردید

    بهار رنگ چه مقدار ذوق‌ گردش داشت

    به یک نظر دو جهان از عدم برآوردی

    گشاد آن مژهٔ ناز این چه‌کاوش داشت

    از بن چمن به چه شوخی‌ گذشته‌ای امروز

    که رنگ شرم تو از بوی‌ گل‌ تراوش داشت

    تغافل تو به نقد دماغ صرفه ندید

    وگرنه دل هوس یک دو ناله ارزش داشت

    به حیرتم چه فسون خواند عجزبسمل من

    که جای‌ خون‌، دم‌ شمشیر یار ریزش داشت

    منم‌که بیخبر از آستان دل ماندم

    ز دیر و کعبه ‌مگو، سنگ‌هم ‌پرستش داشت

    به جز خیال خزان هیچ نیست رنگ بهار

    که غنچه ازپررنگ شکسته بالش داشت

    هزار شمع به یک حرف داغ شد بیدل

    که‌این بساط هوس آنچه داشت‌کاهش داشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha