به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
وهم هستی هیچکس را ازتپیدن وانداشت
مهر بال و پر همان جز بیضهٔ عنقا نداشت
عالمی زین بزم عبرت مفلس و مایوس رفت
کس نشد آگه که چیزی داشت با خود یا نداشت
بیکسی زحمتپرست منت احباب نیست
یاد ایامی که کس یاد از غبار ما نداشت
هرچه پیش آمد همان رو بر قفاکردیم سیر
یک قلم دی داشتیم امروز ما فردا نداشت
دعوی صاحبدلی از هرزهگویان باطل است
تا نفس بیضبط میزد شیشهگر مینا نداشت
مشق همواری درین مکتب دلیل خامشیست
تا درشتی داشت سنگ سرمه جز غوغا نداشت
حرص هر سو، ره برد بر سیم و زر دارد نظر
زاهد از فردوس هم مطلوب جز دنیا نداشت
قانعان سیراب تسکین از زلال دیگرند
آب شیربنی که گوهر دارد از دربا نداشت
تا ز تمکین نگذرند آدابدانان وفا
شمعمحفل در سرآتش داشت زیر پا نداشت
تا بیابان مرگ نومیدی نباید زیستن
هرکجا رفتیم ما را بیکسی تنها نداشت
دوریام زان آستان دیوانه کرد اما چه سود
آنقدر خاکیکه افشانم به سر صحرا نداشت
چون نفس بیدل نفسها در تردد سوختم
گوشهٔ دل جای راحت بود اما جا نداشت
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.