کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در طلبت شب چه جنونهاگذشت

    کز سر شمع آبلهٔ پاگذشت

    جهل‌، خرد پخت وبه‌معموره ریخت

    عقل جنون‌کرد و ز صحراگذشت

    نقش نگین داشت‌کمال هوس

    اسم بجا ماند و مسماگذشت

    خلق خیالات بر افلاک برد

    از سر این بام هواهاگذشت

    پی سپر عجز، چه نازد به جاه

    آبله از خاک چه بالاگذشت

    جوش نفس بود، می اعتبار

    قلقلکی‌کرد و ز مینا گذشت

    چون شررکاغذ آتش زده

    فرصت ما از نظر ماگذشت

    سعی تک وپو، همه را محوکرد

    رنگ روانی ز ثریا گذشت

    چون شب وروز است تلاش همه

    درنگذشت آنکه ز اینجاگذشت

    خط جین فهم به فرداگماشت

    خامه بر ین صفحه چلیپاگذشت

    خامشی‌ام زندهٔ جاوید کرد

    کم‌نفسیها ز مسیحا گذشت

    ضبط نفس طرفه پلی داشته‌ست

    قطره به این جهد، ز دریاگذشت

    قافله‌سالار توهم مباش

    هرکس ازین بادیه تنهاگذشت

    فرصت دیدار وفایی نداشت

    آمده بود، آینه‌، اما گذشت

    با دم شمشیرقضا چاره چیست

    دم مزن آبی‌که ز سرهاگذشت

    بیدل ازین مایه‌که جز باد نیست

    عمر در اندیشهٔ سودا گذشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha