کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شب به یاد آن لب خموش گذشت

    ناله شد شمع وگلفروش‌گذشت

    چشم بر جلوه‌ای‌ که وا کردیم

    پیش پیش نگاه هوش گذشت

    عمر رفت و هنوز در خوابم

    کاروان از سرم خموش گذشت

    زبر پا دیدم از نشاط مپرس

    مژه پل گشت و نای و نوش گذشت

    کاف و نون‌، خلق را، به شور آورد

    این دو حرف ازکجا به‌گوش گذشت

    طرفه راهی‌، چو شمع پیمودیم

    سر ما هر قدم ز دوش‌ گذشت

    فقر ما، ماتم دو عالم دشت

    همه جا یک سیاهپوش گذشت

    بی‌جنون ترک وهم نتوان‌کرد

    باده از خم به قدر جوش ‌گذشت

    گر جنون کرده‌ای تکلف چیست

    فصل پنهان‌کن و بپوش گذشت

    سوختن هم غنیمت است این شمع

    امشب آمد همان‌که دوش‌گذشت

    تشنهٔ وصل بود بیدل ما

    تیغ شد آب ‌کز گلوش ‌گذشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha