کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چنین‌که نیک وبد ما به عجزوابسته‌ست

    قضا به دست حنا بسته نقش ما بسته‌ست

    به قدرناله مگرزین قفس برون آییم

    وگرنه بال به خون خفته است وپا بسته‌ست

    چو سنگ چاره ندانم از زمینگیری

    زدست عجزکه ما را به پای ما بسته‌ست

    بهاربوسه به پای تو داد و خون‌گردید

    نگه تصور رنگینی حنا بسته‌ست

    کدام نقش که گردون نبست بی‌ستمش

    دلی شکسته اگر صورت صدا بسته‌ست

    درین دو هفته‌که در قید جسم مجبوری

    گشاده‌گیر در اختیار یا بسته‌ست

    به‌کعبه می‌کشم از دیر محمل اوهام

    نفس به دوش من ناتوان چها بسته‌ست

    دلم زکلفت جرم نکرده‌گشت سیاه

    غبار آینه‌ام زنگهای نابسته‌ست

    به ذوق عافیت‌، آن به‌،‌که هیچ ننمایی

    کف غباری وآیینه بر هوا بسته‌ست

    حریف نسخهٔ افتادگی نه‌ای‌، ورنه

    هزارآبله مضمون نقش پا بسته‌ست

    چو موج هرزه تلاش‌کنار عافیتیم

    شکست دل‌کمر ما هزار جا بسته‌ست

    چو صبح بر دو نفس آنقدر مچین بیدل

    که تا نگاه‌کنی محمل دعا بسته‌ست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha